انتظار برای بازگشت برادر کوچک تر را به راحتی می توان در چهرهاش دید. او خود می داند که سالها مادر بزرگوارش در انتظار یوسفش چشم به راه دارد. خاطراتی از دوران نوجوانی و جوانی احمد متوسلیان که یاد روزهای دور را برای ما زنده کرد.....
انتظار برای بازگشت برادر کوچک تر را به راحتی می توان در چهرهاش دید. او خود می داند که سالها مادر بزرگوارش در انتظار یوسفش چشم به راه دارد. خاطراتی از دوران نوجوانی و جوانی احمد متوسلیان که یاد روزهای دور را برای ما زنده کرد.....
امام علی (ع) در محیطى که فطرت سالم بر آن حکومت میکرد پرورش یافته بود و با داناترین مردم یعنى با حضرت محمد «ص» زندگى میکرد و رسالت وى را با آن حرارت و نیروى خاصى که داشت با آغوش باز مىپذیرفت. گذشته از اینها خودش از آمادگیهاى شگفت و موهبتهاى بزرگى برخوردار بود، بدین جهت علل برترىهاى فطرى و اجتماعى در وى جمع بود اما هوشیارى و فراست عمیق على «ع» در هر جملهاى از جملات نهج البلاغه بصورت یک عمل بزرگ نمودار است. این فراستى زنده و توانا و گسترده و عمیق است که بصورت یک عمل در موضوعى کاملا گسترده که تمام جوانب آن ملاحظه شده جلوه میکند و على «ع» جوانب آن را بطور کامل زیرورو کرده و در بارهى آن کنجکاوى و آزمایش عمیقى بعمل آورده و نهانترین و دقیقترین اسباب آن را درک نموده است ..
میلاد این اسوه انسانیت و عدالت برهمه گان مبارک
خدایا ! شهادت در حضور شایسته ترین جانشین خودت بر روی زمین را روزی من کن!
دیشب یکی از دوستان عزیزم این پیامک را برایم فرستاد ؛ و چقدر حالم را خوب کرد:
"خوب که عمار باشی،
خوب که مالک باشی ،
خوب که مسلم باشی و اگر خوب زهرایی باشی،
مثل همه ی ایشان در راه امامت وقبل از آنکه امامت شهید شود شهید می شوی!
اگر امروز عمار نباشی فردایی برای مختار بودن نیست.شیطان برای زدن یاران امام عصر و رهبرشان خامنه ای، همه را به میدان آورده است. "
در قرآن بارها از آیات و نشانههای خداوند شنیداید اما هیچگاه به آنها در اطرافمان توجه نکردهایم. این یکی از همان نشانههای است که خداوند در آیات مختلف درباره آن سخن گفته است. با دیدن این مناظر عجیب و زیبا، می توان بیشتر تعمق کرد.
اللهم العن الاول ظالم ظلم حق محمد و ال محمد
"حجربن عدی" از قبیله کنده و اهل کوفه است. نوجوان بود که همراه برادرش هانی، به نمایندگی از قبیلهشان، به خدمت پیامبر رسید و مسلمان شد. مسلمانی راستین، باوفا، شبزندهدار و روزهدار بود.
حجر بن عدی در میان یاران حضرت على (علیه السلام) نمونه بود. او در مدت خلافت امیرمؤمنان (علیه السلام) در هر سه جنگ صفین، نهروان و جمل در رکاب آن حضرت شمشیر مى زد او پیش از شروع جنگ صفین، روزى پشتیبانى خود را از امیرمؤمنان (علیه السلام) چنین اعلام کرد "ما زاده جنگ و فرزندان شمشیریم مى دانیم جنگ را از کجا باید شروع کرد و چگونه از آن بهره بردارى نمود، ما با جنگ بزرگ شده و آن را آزموده زود شناخیتم، ما داراى یاران نیک، خویشاوندان و عشیره فراوان، رأى آزموده و نیروى پسندیده اى هستیم. اینک اختیار ما در دست توست، اگر به شرق یا غرب جهان بروى، در رکاب تو هستیم و هر چه دستور بدهى اطاعت مى کنیم. امیر مؤمنان (علیه السلام) از این وفادارى خوشحال شد و درباره او دعا کرد. یکى از افتخارات وى مقابله باضحاک یکى از فرماندهان نامدار شام بود که در این نبرد پیروز شد.
حجر در جنگ صفین از طرف امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمانده قبیله کنده بود و در جنگ نهروان فرماندهی میسرهی لشگر امام را بر عهده داشت.